Reza Shapurian

 

راه نظر

 
 

...

در سالهای نوجوانی من، حال و هوای شیراز پر از سوز و گداز عاشقانه بود! یکی از دبیران ادبیات ما، مهدی حمیدی – شادروان دکتر مهدی حمیدی شیرازی – ولوله ای در شهر انداخته بود. کتاب «اشک معشوق» اش که تازگی منتشر شده بود انیس و مونس شبانه روزی همه ی هم نسلان من بود و بازار شعر و دلدادگی در بین نوجوانان دبیرستانی رواج داشت. من هم در آن ایام گاهگاهی کلماتی را پشت سر هم می گذاشتم به تصور این که شعر است! به دیوان این و آن هم ناخنکی می زدم – خودآگاه یا ناخودآگاه – کدام شاعر نوجوانی است که از این کارها نکرده باشد؟ این داستان ادامه داشت تا برای ادامه تحصیل روانه تهران شدم. در دوران دانشجوئی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ، من با تعدادی از ممتازترین اساتید بعدی زبان و ادبیات فارسی همدوره بودم که از آن میان یکی هم شادروان دکتر غلامحسین یوسفی بود. نسبت به یکدیگر انس و علاقه ای داشتیم. کوتاه زمانی هم هم منزل بودیم. شبی همان دخترک شیرازی که در عالم خیال سالها حاکم دل و دینم بود در تهران عروسی کرد. مرا هم دعوت کردند. با برادرش دوست صمیمی یک جان در دو قالب بودیم! رفتم! سوخته دل ...! در راه بازگشت به خانه، با سینه ای سوزان و بغض فرو خورده، سرودن غزلی را شروع کردم. تا به خانه رسیدم چهار پنج بیت آن را در ذهن پشت سر هم ردیف کرده بودم! یوسفی، مثل همیشه، که شبها دیر می خوابید سرگرم مطالعه بود. پرسید کجا بودی، دیر آمدی؟ جریان را برایش گفتم و افزودم بین راه غزلی هم سروده ام! گفت بخوان! با کمی تمجمج و انکار خواندم:

جانم بسوختی و بجان دوست دارمت
باور مکن که دست ز دامان بدارمت

 

ای سنگدل برو، بخدا می سپارمت
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک

یوسفی سری جنبانید، تبسمی کرد، در ارتباط با عروسی کردن معشوق تسلیتی گفت، که البته از دست دادن محبوب – آن هم در آن عهد و زمان – چندان هم تحملش ساده نبود! و شروع کرد به تعریف کردن از غزل و به به و چه چه کردن! من شکست خورده ی در عشق با دلخوشی این تعریف ها، از زبان دوستی که بدو مهر و ارادت می ورزیدم به خواب رفتم. صبح که بیدار شدیم یوسفی دیوان حافظ را از گنجه ی کتاب ها بر داشت، آن را گشود و غزل:

جانم بسوختی و بجان دوست دارمت

 

ای غایب از نظر بخدا می سپارمت

را بدستم داد و با لبخند ملیحی افزود: «در شیرازی بودنت شکی نداشتم ولی نمی دانستم می توانی به خوبی حافظ هم غزل بگوئی! مبارک است! و هر دو زدیم زیر خنده! کاشف به عمل آمد که بنده در همان عوالم حواس پرتی عاشقانه، دست به سرقت ادبی زده بوده ام! تا سالهای سال، هر زمان با این مرد شریف دیداری داشتم داستان «ای سنگدل» را یادآور می شد یم و هر دو تا مدتها می خندیدیم! روانش شاد!

اکنون که پس از گذشت بیش از نیم قرن من پیرانه سر بار دیگر هوس ناخنک زدن به دیوان خواجه را پیدا کرده ام. نتیجه آن مجموعه ای است که اینک در برابر شماست! همان گونه که در اول این نوشتار یادآور شدم، سن واقعی حافظ بر هیچ کس معلوم نیست! سن حقیقی کدام یک از شعرای متقدم بر کسی به درستی آشکار است؟ ولی من امسال در مجلس یادبودی که در ذهن خود برای این بزرگوار ترتیب داده ام، از روی تقریب هفتاد شمع غزلواره روشن کرده ام. مجموع این شمعهای کم سو محتوای این دفتر را تشکیل می دهند، اگر مورد پسند شد آنرا به پای ارادت من نسبت به خواجه بگذارید. و گرنه ... خود دانید!

...

 
 

رضا شاپوریان
یکشنبه نهم ژانویه ۲۰۰۰
بوستون – ماساچوست
 
 

 
  1. هوای پریدن
  2. آلوده دامن
  3. غم غربت
  4. طایر قدسی
  5. خوش آمدی [PDF]
  6. راه نظر [PDF]
  7. قول و غزل
  8. نگاه مست
  9. غزل ناب
  10. سراپردهً اسرار
  11. صهبای نگاه
  12. شرابخانه حسن
  13. عطش شوق
  14. هوس گنگ

  1. باد سحری
  2. اقبال تو
  3. مرغ هوس
  4. شمع نیم سوخته
  5. مرغ خیال
  6. ناز
  7. رؤیا [PDF]
  8. باده شیراز
  9. ماه نو [PDF]
  10. شوق جان
  11. پیمانه
  12. سایه مهر
  13. ناله مستانه
  14. می پرستان

  1. بلبل سرگشته
  2. رازپوش
  3. گوهر یکدانه [PDF]
  4. پیک شاه شجاع
  5. خار تلخ
  6. پیرانه سر
  7. رندی
  8. زندگی تلخ [PDF]
  9. پیر خرد
  10. پیر نظر
  11. تربت دوست
  12. شمیم گلاب
  13. لوح ساده
  14. سودای امان

  1. سمند عمر
  2. لعبت فرخار
  3. خاموشان
  4. نرگس مست
  5. رمز عشق
  6. شب شنبه
  7. بهارالعارفین [PDF]
  8. پیر افسونگر [PDF]
  9. شرنگ جور
  10. شمع نیمه خاموش
  11. نرگس شیراز [PDF]
  12. فردای دگر
  13. قبلهً روی تو
  14. سوز دل

  1. مرغ نکته گوی
  2. شرمسار
  3. دشت جنون
  4. همای بخت
  5. مهر دوست
  6. چنگی محزون
  7. مژده دیدار [PDF]
  8. دوست
  9. لب نوشین
  10. فسانهً تو
  11. سودای تو [PDF]
  12. افتاده
  13. هوش ربا
  14. مه خوبان



Copyright © 2008-2009 Reza Shapurian, All Rights Reserved.
Last Modified: "December 29, 2008"
web stats